«مرا با چیزی مداوا کن که درد است»، این شعار سازمانهای امنیت صهیونیستی- آمریکایی و ادارهی مزدور اطلاعات در رژیمهای سرکوبگر در کشورهای عربی است که تنها به خاطر بقای بر مسند قدرت، کار میکنند؛ هرچند به قیمت از بین بردن جسدهای ملتها و هموطنان باشد.
دشمنان وطن و دین، از داخل و خارج نهایت توان و تلاش خود را برای جنگ با اسلام و تسامح، شریعت و اعتدال، به کار میبرند؛ هر چند وسایلشان با هم تفاوت دارد اما هدفشان، از بین بردن اسلام سیاسی و تحریف تعالیم مقدسش و شایع کردن تروریست پروری اسلام از طریق بزرگنمایی اعمال شنیع و نفرتانگیز و تجاوزها و تعدیهای - که در ظاهر و محتوا با اسلام منافات و تضاد دارد - احزاب تندرو منتسب به اسلام و لکەدار نمودن اسلام با آن و در همان حال، در حاشیه قرار دادن موفقیتها و پیروزیهای حرکتهای میانهرو اسلامی و حتی در هم آمیختن عمدی و تفاوت قائل نشدن میان جریانات فکری میانهرو و جماعتهای تندرو برای زشت جلوه دادن چهرههای همه گروهها است.
غرب پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، اسلام را به عنوان دشمن خود فرض کرد و این فرضیه مطابق نظریهی ساختن دشمن خارجی برای تحقق امنیت داخلی است؛ مارگارت تاچر در این مورد میگوید: هیچ فکر و اندیشهای نمیتواند بدون دشمن زندگی کند تا با او گلاویز شود. ما دولتهای غربی به خاطر استمرار بقایمان، ناچار، به دشمنتراشی نیاز داریم. اتحاد جماهیر شوری سقوط کرده و دیگر دشمن ما نیست، پس باید دشمن جدیدی جستجو نمود! «این دشمن همان اسلام است».
این علت حقیقی و انگیزهی اصلی در جمع بین نقیضین در سیاست غربی است، زیرا او در ظاهر به بهانهی مبارزه علیه تروریست به اسلام حمله میکند و همزمان در باطن، از تروریسم حقیقی پاسداری میکند.
اگر کمی به سالهای قبل برگردیم، خواهیم دید که چگونه سازمانهای امنیتی آمریکا و سعودی و مصر با هم رژیم طالبان را بوجود آوردند و چیزی نگذشت که طالبان را سرنگون کردند و پیروانشان را شکنجه و آزار دادند و جنگ خانمانسوزی را ضد او آغاز نمودند که پس از انفجارهای ۱۱ سپتامبر به اشغال افغانستان و عراق انجامید.
اکنون همان سناریویی تحت عنوانی جدید یعنی «داعش» تکرار میشود، این حزب همان شعارهایی را میدهد که طالبان سر میداد. شعارهایی که بلافاصله پس از پیروزی مقاومت اسلامی در افغانستان (رزمندگان افغان) علیه یکی از بزرگترین دو ابرقدرت در جهان یعنی اتحاد جماهیر شوروی بیان گردید.
طالبان در حالی ظاهر شد که قبلاً هنگام مقاومت علیه اشغالگران شوروی در میدان حضور نداشت. این گروه بعد از پیمان توافق میان فرماندهان جنگ افغان و پایان جنگ داخلی، آمد تا فرماندهان و رهبران جنگ و جهاد را نابود کند و قدرت را به تنهایی در دست گیرد و با این کار نقش و برنامهی طراحی شده از سوی سازمان امنیت (آمریکا و...) به پایان رسید و از افغانستان مترسکی برای غرب ساخت و در عین حال مجاهدان و رؤیاهایشان را برای ایجاد یک میهن آزاد اسلامی بر اساس آزادی، عدالت و نظام دموکراسی از بین برد.
داعش نیز در این مرحلهی زمانی ظهور کرد تا پیروزهای بدست آمده مسلمانان را از راه تسلط بر شهرهای آزاد شده و اقامهی شعائر اسلامی با زور متوقف سازد؛ هر چند فقه اسلامی در زمان جنگ مسلمانان را از اقامهی اجباری حدود چه رسد به شعائر دینی، منع میکند. داعش اقدام به قتل هر کسی از علما یا اساتید یا رهبرانی میکند که از نظر فکری یا فقهی یا به سبب اختلاف رأی و اجتهاد با او مخالف باشند. این گروه خلافت اسلامی را بدون داشتن هیچ سازه و پایهای اعلام میکند و با تأکید بر حکومت اسلامی بر اساس شمشیر و کشتار و ذبح و مباح دانستن حرمتها و خونها میخواهد اندیشهی اسلام سیاسی را به طور کلی نابود سازد.
از جملهی عللی که اثبات میکند، داعش، ساختهی سازمانهای امنیتی آمریکاست این است که داعش در سوریه و عراق بر مناطقی تسلط پیدا نموده که سرشار از منبع نفت است و این دستیابی غرب به نفت را با کمترین بها برای غرب ضمانت میکند و غرب بر نفت عرب دست مییابد تا برای داعش و پیروانش تسلیحات نظامی صادر کند تا با آن عرب و مسلمانان را به قتل برساند.
ای جوانان قهرمان و پرشور! تاریخ را بخوانید و به گویندهی این سخن آفرین بگویید: «تاریخ را بخوانید چون در آن عبرتهاست... قومی گمراه شدند که خبر را نمیدانند».
انقلاب ۱۹۱۹ از دانشگاه ازهر برپا شد و غرب «سعد زغلول» را برای ما فرستاد و از او رهبری ملی ساختند تا انقلاب مصر را بیمحتوا و خنثی نمایند و چنین شد.
ایدهی دانشگاه اسلامی به دست جمالالدین افغانی (اسدآبادی) به وجود آمد؛ اما بریتانیا برای ما ایدهی دانشگاه عربی را برای نابودسازی دانشگاه اسلامی صادر کرد و چنین شد.
باید از این دعوتها و گروههای مشکوک که در زمانهای بیداری ملی مانند یک گیاه شیطانی میرویند برحذر باشیم. ای جوانان، قضیهی ما علیه رژیمهای عربی، اولاً برای دستیابی به آزادی و نابودی استبداد و ثانیاً وضع یک نظام دموکراسی برای گردش قدرت بود تا تضمین کند که کسی که حکومت را به دست میگیرد بهترینِ ماست، پس باید ما دور از دعوتهای عاطفی و غوغا و هیاهوهای حماسی حرکت کنیم؛ چرا که اگر به دنبال این گروهها به راه بیافتیم، پیروزی ما چندین دههی دیگر به تأخیر میافتد.

نظرات
کمال
26 تیر 1393 - 06:15داعش غده سرطانی
شاهو
31 تیر 1393 - 12:14با سلام حضور شما.نظر جماعت دعوت و اصلاح در مورد گروههایی مثل داعش که اخیرا دست به اقداماتی همچون بیرون کردن مردم مسیحی از خانه و شهرشان شده چیست؟آیا اقدامات دیگر این گروه صحیح است؟ آیا اقدام ابوبکر بغدادی مبنی بر معرفی خود به عنوان خلیفه مسلمین درست بوده؟
عبدالله
28 بهمن 1393 - 07:44سلام علیکم با توجه به خط مشی کلی جماعت دعوت و اصلاح و با مراجعه به مقالاتی فراوانی که در این مورد در وبسایت اصلاح وجود دارد به راحتی به پاسخ خود می رسید